Monday, September 26, 2011

محکومیت یک زندانی اهل ترکمنستان به ۲۱ سال حبس قطعی

محکومیت یک زندانی اهل ترکمنستان به ۲۱ سال حبس قطعی

کلمه: چاری محمد مرادف، زندانی اهل ترکمنستان، به ۲۱ زندان قطعی محکوم شده است. یکی از اتهامات اصلی این زندانی خارجی تهیه‌ی چند فیلم و عکس از تظاهرات اعتراضی مردم پس از انتخابات ریاست جمهوری بوده است.

در حالی او و دیگر زندانیان خارجی بی‌سر‌وصدا در زندان اوین نگهداری و محاکمه می شوند که این مراحل برای آنان روند قانونی را طی نمی کند. دولت ایران و اغلب رسانه ها در میان زندانی های اتباع خارجی تنها به زندانی های آمریکایی توجه می کنند.

دو آمریکایی که در ایران بازداشت بودند، چند روز پیش و در حالی که به اتهام جاسوسی متهم بودند و به ۸ سال زندان محکوم شده بودند، برای همیشه از زندان آزاد شدند. وضعیت آنها بارها مورد توجه رسانه های غربی و داخلی ایران قرار گرفت.

براساس خبرهای رسیده به کلمه، چاری محمد مرادف، تبعه ترکمنستان از جمله افرادی است که در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بازداشت شده است و تاکنون در زندان اوین محبوس است اما رسانه ها هرگز نامی از او نبرده اند.

یکی از اتهامات اصلی این زندانی تهیه‌ی عکس و فیلم از یکی از تجمع های اعتراضی مردم بوده است. او یک روز به همراه نامزدش در یکی از خیابانهای تهران با صحنه تظاهرات مردم مواجه می شود و از درون اتوبوس مانند بسیاری از مردم اقدام به برداشتن فیلم و عکس می کند. نیروهای اطلاعاتی پس از بازداشت او همین چند عکس و فیلم را بهانه قرار دادند تا به اتهام جاسوسی و تبلیغ علیه نطام جمهوری اسلامی، او را به ده سال حبس محکوم کنند.

محمد مرادف همچنین به اتهام همکاری با یک بازرگان تبعه ترکمنستان که تنها چند روز مترجم او بوده، به ده سال زندان دیگر محکوم می شود که در نهایت مجموع محکومیت حبس او به ۲۱ سال می رسد.

او بیش از ۲۶ ماه است که بدون حتی یک روز مرخصی در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد و اقدامات وی برای اعاده دادرسی و تلاش های سفارت ترکمنستان برای خلاصی او به نتیجه ای نرسیده است.

مرادف متولد سال ۱۳۵۵ و فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران است که از راه مترجمی در ایران کسب در آمد می کرده است. او هنگام بازداشت دانشجوی کارشناسی ارشد رشته دیپلماسی و سازمان های بین المللی در دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه بود. وی تحصیلات خود را با بورسیه وزارت علوم ترکمنستان و وزارت علوم ایران گذرانده و در زمان بازداشت در حال نوشتن پایان نامه اش بوده است.

عروسی سنتی ترکمن

عروسی سنتی ترکمن

عروسی سنتی ترکمنها ویژگی ها و جذابیتهای بسیاری دارد. عروسی در میان ترکمنها به مدت 3 یا 4 روز به طول می انجامد. عروسی ترکمن ها چندین مرحله دارد که عبارتند از: قودا بولماق، پذیرایی، مصائب(مصاحب)، عروس کشی، اوجه، اللش درمه و قایتارمق

Tuesday, September 13, 2011

ترکمنستان هم جزیره مصنوعی احداث می‌کند


ترکمنستان هم جزیره مصنوعی احداث می‌کند

iran-emrooz.net | Tue, 13.09.2011, 12:06

خبرگزاری میراث فرهنگی: یک شرکت هلندی ساخت یک جزیره مصنوعی در سواحل دریای مازندران را برای ترکمنستان طراحی کرده است.

به گزارش روزنامه های ترکمنستان در پی تصمیم مقامات کشور ترکمنستان برای احداث مجموعه توریستی موسوم به لاس وگاس دریای کاسپین، یک شرکت هلندی «وان اورد» ضمن ارائه طرح احداث یک جزیره مصنوعی درسواحل دریای مازندران به مقامات ترکمنستان اعلام آمادگی کرده است.

« یوهانس هفکنشید» یکی از مدیران شرکت هلندی وان اورد در مصاحبه با یک روزنامه ترکمنستان اعلام کرد:«شرکت «وان اورد» پروژه احداث یک جزیره مصنوعی در سواحل دریای مازندران را که محل استقرار اقامتگاه های توریستی موسوم به آواز است ، به مقامات ترکمنستان ارائه کرده است.»

وی افزود:«این جزیره به نحوی طراحی شده که نشان ملی کشور ترکمنستان به گونه ای برجسته بر آن ترسیم شود. درعین حال فضا و امکانات برای احداث ساختمان های مورد نیاز درآینده نیز درنظر گرفته شده است.»

هفکنشید با اشاره به تخصص و پیشینه کشور هلند در احداث جزیره های مصنوعی یادآور شد که همزمان با افزایش جمعیت جهان بسیاری از کشور نیازمند به فضا و زمین بیشتر برای تامین نیازهایی چون مسکن، تجارت، تولید وتجارت و نیز تفریح و شادی هستند. در چنین شرایطی ما بسیار خرسندیم که شرکت تابعه ما به عنوان شرکتی شاخص در ایجاد تحولات بزرگ که هم اکنون در صنعت ساختمان ترکمنستان جاری است، مشارکت دارد.

بنا به همین گزارش کشور ترکمنستان اعلام کرده است که با توجه به قصد احداث و توسعه برخی زیرساخت های نوین دراین کشور، با موجی از طرح ها و مناقصه های بین المللی برای ساخت و تامین تسهیلات و نیز طراحی ساختارهای متعدد در صنعت توریسم، ورزش، سلامت، تفریح و سرگرمی و دیگر اهداف مورد مواجه شده است.

این درحالی است که در آغاز اعلام عمومی این طرح در سال 2009 سرمایه گذاری های خارجی محدود به چند کمپانی ترک و کمپانی های سرمایه گذاری روسیه بود که کار ساخت چند هتل دیگر در این مجموعه را نیز بر عهده داشتند.

طرح احداث جزیره مصنوعی تنها بخش کوچکی از یک پروژه بزرگ است که از سال 2009 با اختصاص 5 میلیارد دلار از سوی کشور ترکمنستان برای احداث محوطه ای توریستی آغاز شده است .

دراین طرح که به طرح آواز یا طرح لاس و گاس ترکمنستان شهرت دارد،قرار است حدود 10 تا 15 منطقه تفریحی و هتل داری در سطح استانداردهای جهانی ساخته شود.

همچنین احداث پارک های آبی، باشگاه های ورزشی و قایق سواری، رستوران ها، مکان هایی برای چادر زدن، پارک های تفریحی، و مراکز خرید ، احداث یک رودخانه مصنوعی نیز که به طول 7 کیلومتر از میان این منطقه گذر می کند، از دیگر بخش های این برنامه گسترده توریستی است.

در این طرح امکانات لازم برای تامین زیرساخت هایی چون فرودگاه، بزرگراه، نیروگاه برق توربین گازی، امکانات شیرین سازی آب، تصفیه خانه، و نیز سیستم آبرسانی دیده شده است. بندرگاه نیز مدرن سازی و مسیر های آبی آن به قایق ها و کشتی های تفریحی مجهز خواهد شد.

درصورت اجرای طرح احداث کازینوها و دیگر مجموعه های تفریحی، قرار است نمونه ای از شهر لاس وگاس در ترکمنستان ایجاد شود. به منظور ایجاد فضا برای فاز پایانی طرح «آوازا» قرار است شهر قدیم ترکمن باشی نیز به نقطه ای دیگر منتقل می شود.

منابع تامین مالی این پروژه بزرگ منابع هنگفت گاز در کشور ترکمنستان است که چهارمین ذخایر گاز جهان را داراست. با توجه به این منابع عظیم گاز ترکمنستان کشور پردرآمد و ثروتمندی محسوب می شود.

بیشتر ذخایر نفتی این کشور در غرب آن و از جمله در بستر دریای مازندران متمرکز شده‌است. ذخایر گاز طبیعی تقریباً در سراسر خاک این کشور پراکنده‌است که بخشی از آن را نیز به ایران صادر می کند.

Saturday, June 26, 2010

نزاع قومی در قیرقیزستان، هشداری

برای مسئله اتنیکی در ایران

در پی نزاع گسترده و بی سابقه میان قیرقیزها و ازبکها در منطقه اوش و جلال اباد قیرقیزستان نزدیک به دویست نفر جان باختند و هزاران نفر که اکثر انها را ازبکهای این جمهوری تشکیل میداد مجبور به ترک خانه کاشانه خویش شدند. فاجعه ای که می تواند درس عبرتی برای سردمداران ایران و آنهایی که بیش از پیش آب به آسیای شوونیسم فارس در ایران می ریزند باشد.

و اما چه عواملی موجب بروز تنازع قومی در قیرقیزستان شد؟

جواب این سئوال هر چه باشد می تواند زنگ هشداری برای کشورهایی که در آن تنوع قومی وجود دارد و سیاست مرکزیت مطلق را تشدید می کنند، از آن جمله ایران باشد. عوامل اصلی فاجعه قیرقیزستان را بطور خلاصه چنین بیان کرد:

۱. سیاست عامدانه استالینی در مخدوش کردن سرحدات جمهوری های آسیا میانه. طوری که در همین جمهوری قیرقیزستان مرز بین ازبکستان و قیرقیزستان طوری کشیده که همانند مارپیچ از میان روستاهای قیرقیز و ازبک نشین میگذرد، گاهی انسان نمی داند که در خاک چه کشوری حرکت می کند. این مسئله نه تنها در این دو جمهوری بلکه بین ترکمنستان و قزاقستان و بین ترکمنستان و ازبکستان نیز وجود دارد. بعنوان مثال منطقه مانگغیشلاق ترکمنستان را به خاک قزاقستان الحاق کردند...

۲. سیاست زورگویانه روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی و اینکه نمی خواهد به آسانی از منابع طبیعی و ثروتهای ملی این جمهوری ها دست بکشد و مثل اژدها بر گنج این جمهوری ها چمباتمه زده است.

۳. قیرقیزستان با در اختیار گذاشتن پایگاه نظامی "ماناس" به آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم در افغانستان سبب تشدید رقابت بین روسیه و آمریکا در آسیای میانه شد. طوری که هر دو قدرت بزرگ جهانی با وعده و وعید سعی در حفظ پایگاه خویش در این جمهوری شده و می خواهند که سران این کشور بعنوان دوست و متحد در کنارشان باشد. در این میان عوامل ک گ ب روسیه گاهی با تحریک مخالفین رژیم قیرقیزستان شورش هایی را در این منطقه بوجود می آورد که آخرین نمونه آن همین نزاع قومی بود. اگر اینطور نبود سران تأزه به قدرت رسیده قیرقیزستان از آن جمله رئیس جمهور موقت خانم روزا اوتام بایووا به فوریت از روسیه تقاضای مداخله و یا ارسال نیروهای نظامی نمی شد.

البته دلائل دیگری نیز وجود دارد از آن جمله در اختیار گرفتن بازار و تجارت مناطق اوش و جلال آباد توسط ازبکها، موجب برانگیخته شدن خشونت قیرقیزها می شد و این خشم همانند آتش زیر خاکستری بود که یک روزی شعله ور میشد.

اینگونه تنازع قومی را ما بیشتر در قاره آفریقا می دیدیم و فکر نمی کردیم که روزی این تضادها به مرزهای ما نیز برسد. با توجه به وجود تنوع قومی گسترده در ایران اینگونه تنازع و کانفلکت ها می تواند زنگ خطری برای زعمای قوم باشد.

بیاد بیاوریم. وجود سیستم مرکزیت مطلق و نادیده گرفتن حقوق ملل مختلف در یوگسلاوی فدراتیو باعث سقوط آن گشته و سبب بوجود آمدن کشورهای مستقلی نظیر کروواسی، بوسنیا هرزه گوین و کوسوا گشت.

در ایران نیز همین واقعه می تواند بوجود آید چرا؟

- نه تنها مقامات رسمی، حتی گروههای و احزاب سیاسی مخالف رژیم هنوز هم اصرار دارند که "ایران" عنوان ملت است نه واحد جغرافیائی. آنها بجای برسمیت شناختن ملل مختلف در ایران و بکار بردن عنوان و نام رسمی آنها با شدت تمام بر طبل "ملت ایران" میزنند و این چیزی جز انکار حقیقت وجود ملل مختلف در چهارچوب جغرافیائی بنام ایران نیست.

- تا کی می توان سیاست قلدرمنشانه رضاشاهی تحت عنوان "یکجا نشینی عشایر"، "تخته قاپو کردن" و در یک جمله قشون کشی علیه ملل مختلف ایران را ادامه داد. برنامه سیاسی گروههایی که ادعای مخالفت با رژیم ج. اسلامی را دارند حتی عقب مانده تر از دوران انقلاب مشروطه است. چرا که مشروطه خواهان سیستم ایالتی و ولایتی را قبول کرده و اجازه داده بودند که هر ملتی- صرف نظر از تعداد جمعیت شان نماینده ای در مجلس شورایملی داشته باشند، ماده ای که بعدا توسط رضاخان قلدر از قانون اساسی کشور حذف گردید.

- در نتیجه تأثیر سیاست جهانی و تحت نفوذ قرار گرفتن شاهان قاجار در راستای سیاست روس و انگلیس مرزهای کشور بگونه ای تنظیم گردید که نیمی از اهالی یک ملت در داخل ایران و نیمی از آن در کشور همسایه قرار گرفت. نمونه ترکمنها، آذریها، کردها، عربها، بلوچها مثال بارزی هستند. پیشگامان و مبارزین این ملل همیشه آرزو دارند که دو پارچه شده سرزمین شان با هم متحد شوند، تمامی افراد این ملتها می خواهند در یک واحد جغرافیایی واحد در کنار هم زندگی کنند که این حق طبیعی آنهاست. ولی حاکمان ایران در طول بیش از یکصد سال اخیر هر نوع مبارزه عادلانه این ملل را به بهانه دخالت عوامل خارجی سرکوب کرده و می کنند. بعنوان مثال در هجوم عوامل ج. اسلامی به مردم بی دفاع گنبدقابوس در فروردین ۱۳۵۸، مطبوعات مرکزی بیشرمانه دروغ پشت سر دروغ تحویل ایرانیان میدادند که شوروی و ترکمنستان شوروی به ترکمنها اسلحه میرساند چیزی که به خواب سران کرملین نمی آید که از ملت تورکمن دفاع کنند.

- هر چه فشار سران حکومت مرکزی برای درهم کوبیدن بنیانهای ملی ملل ساکن ایران شدت یابد و به میراثهای فرهنگی و تاریخی آنان توهین و تحقیر شود همان اندازه خشم و نفرت بین ملل مختلف ایران از آنجمله ملل غیر فارس با فارسها زیاد میشود. روشنفکران ملت فارس باید این مسئله مهم را درک کنند و از بازیچه و آلت دست قرار گرفتن سران حکومتی پرهیز کنند و دمکراسی، آزادی بیان و رعایت حقوق بشر را همان اندازه که برای خود می خواهند برای ملل غیر فارس نیز خواستار شوند، نه تنها در حرف بلکه در عمل و از صمیم قلب.

- عوامل و سران جمهوری اسلامی با انداختن کینه و نفاق در بین ملل ساکن ایران، تقسیم ناعادلانه استانها و دادن امتیاز خاص به شیعیانی که در مناطق سنی نشین ساکن اند، فضای دشمنی را تشدید می کند که بی شک فردا طوفان درو خواهد کرد. این نوع سیاست جنایتکارانه ج. اسلامی را در مناطق تورکمن نشین، آذربایجان، سیستان و بلوچستان و اعراب جنوب شاهدیم. بعنوان مثال در سرزمین تورکمن با دادن امتیاز بیشتر به زابلی های مهاجر شیعه مذهب و قرار دادن آنها در رأس اهرمهای قدرت در منطقه باعث تشدید خشم و اختلاف بین تورکمنها و زابلی میشود. از طرف دیگر رژیم با مسلح کردن کردهای خراسان سبب جولان بیشتر آنها در مناطقی از سرزمین تورکمن نظیر ماراواتپه را بوجود آورده است.

زابلی ها و کردهای این منطقه نباید بازیچه و آلت دست سیاستهای خانمان برانداز رژیم شوند چرا که در فردای رهایی ایران از دست این رژیم ممکن است طوفانی از خشم برپا شود که خشک و تر را با هم بسوزاند. خشمی که در آن چه بسا افراد بی گناه، زن و کودک، پیر و جوان قربانی آن شوند.

روی سخن با روشنفکران زابلی و کرد است که نگذارند آتش انتقام برافروخته گردد که نتیجه ای جز ایجاد تنازعات قومی و ملی در بر نخواهد داشت.

آقمئرات گورگنلی

تیرماه ۱۳۸۹


Thursday, June 17, 2010

كاريكاتور منتشر شده نيك آهنگ كوثر در خبرگزاري فارس
Az Sayt: UK Iranian

Wednesday, May 12, 2010

پنجشنبه اعتصاب عمومی در کردستان
.
سراسر ایران در کنار مردم کردستان
اعلام حمایت های تازه از اعتصاب روز پنجشنبه

• سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)؛ سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، هیات اجراییه سازمان کارگران انقلابی ایران، دانشجویان سوسیالیست سراسر کشور به همراه دو گروه دانشجویی چپ؛ عصر چهارشنبه از اعتصاب عمومی حمایت کردند. پیش از آن احزاب عمده ی کردستان، حزب دموکرات کردستان ایران، جریان های مختلف کومه له، حزب دموکرات کردستان همراه با دانشجویان کرد دانشگاه های مختلف کشور و بسیاری از گروه های محلی کرد اعلام شرکت در این اعتصاب عمومی نموده بودند ...ه

اخبار روز: http://www.akhbar-rooz.com/

چهارشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۹ - ۱۲ می ۲۰۱۰
اخبار روز: موج حمایت از اعتصاب عمومی در کردستان رو به گسترش است. سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) و سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، هیات اجراییه سازمان کارگران انقلابی ایران، دانشجویان سوسیالیست سراسر کشور به همراه دو گروه دانشجویی چپ دیگر، عصر روز چهارشنبه حمایت خود را از اعتصاب عمومی در کردستان اعلام کردند. این اعتصاب قرار است روز پنجشبنه صورت گیرد. پیش از این جریانات مختلف وابسته به کومه له، حزب دموکرات کردستان، دانشجویان کرد دانشگاه های مختلف کشور، دانشجویان چپ و سوسیالیست سنندج، جمعی از فعالین اجتماعی و کارگری شهر کامیاران، اتحادیه ی بین المللی در حمایت از کارگران ایران، سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، گروهی از فعالین سیاسی و اجتماعی کرد، کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی و جمعیت جوانان کردستان ایران و کانون زندانیان سیاسی ایران در تبعید، از فراخوان اعتصاب عمومی روز پنجشبنه حمایت کرده بودند.ه


فراخوان حزب دمکرات کردستان ایران

هموطنان مبارز!ه
مردم آزادیخواه کردستان!ه
رژیم ضدخلقی جمهوری اسلامی ایران همچنان به کشتار آزادیخواهان ادامه می‏دهد و آخرین قربانیان این کشتار تاکنون پنج جوان آزادیخواه بوده‏‏اند که در سحرگاه روز یکشنبه، ۱۹ اردیبهشت‏ماه در زندان "اوین" تهران اعدام شدند. فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی و علی حیدریان چهار جوان کرد مبارز بودند که گناهشان تنها کردبودن و تأکیدشان بر مطالبه‏ی حقوق مشروع ملت محرومشان بود.ه
آنها چهار تن از هزاران مبارز میهنمان بودند که قلبشان لبریز از عشق رهایی ملتشان از دست دیو جهل و نادانی بود و اکنون نیز شماری دیگر از هموطنان آزادیخواهمان در زندانهای شرم‏آگین رژیم، تحت شکنجه‏های مزدورانش منتظرند که چه وقت قلب مالامال از امیدشان با گلوله‏ی جلادان آزادی از طپش باز ایستد.ه
بدون تردید تا وقتی که مردم تنها با افسوس و فغان شاهد کشته شدن فرزندان شجاع و دلیر خویش باشند و مخالفت خویش را به صورت عملی در مقابل این همه ظلم و ستم نشان ندهند، در آینده‏ نیز روزانه شاهد این رویدادهای تلخ خواهیم بود، زیرا رژیم به هیچ حق‏طلب ایرانی و به‏ویژه حق‏طلبان کرد رحم نمیکند.ه
به همین سبب درخواست می‏نماییم، روز پنجشنبه، ۲۳ اردیبهشت، مطابق با سیزدهم‏ ماه مه ‏ی، به منظور ابراز نارضایتی و مخالفت نسبت به اعدام این جوانان آزادیخواه و متوقف نمودن اعدام سایر آزادیخواهان کرد، بصورت همبسته و متحد اقدام به اعتصاب عمومی نمایند. در این روز، دانش ‏آموزان، دانشجویان و معلمان به مدارس نروند، کارمندان در محل کار حضور پیدا نکنند، بازاریان، بازار و مغازه‏ها را تعطیل و کارگران بر سر کارهایشان آماده نشوند. لازم است در این روز مردم از خانه‏ های خود بیرون نیامده و خیابان و کوچه‏های شهر و شهرکها را از جمعیت خالی کنند. بدین شیوه به رژیم و خانواده‏های این جمع از شهدای اخیرمان اعلام نماییم که شهیدان و فرزندان شجاع و آزادیخواه داخل زندانها، فرزندان عزیز همه‏ی ملت کرد هستند، از سوی دیگر با این سکوت، نفرت و انزجار خویش را علیه جمهوری اسلامی نشان بدهند.ه
بدین امید که هموطنان مبارزمان با این اعتصاب که مبارزه‏ای مدنی و مترقیانه است، روز پنجشنبه ۲٣/۲/۱٣٨۹ را به عنوان روز تاریخی و پرافتخار دیگری از روزهای مبارزه با جور و استبداد رژیم جمهوری اسلامی به ثبت برسانند و از این طریق صدای اعتراض خویش را به گوش حاکمان رژیم، ملتهای تحت ستم ایران و همه‏ی جهانیان برسانند.ه

پیروزباد مبارزات آزادیخواهانه ی همه مردم ایران
حزب دمکرات کردستان ایران


سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت
)ه
پشتیبانی از اعتصاب عمومی در کردستان!ه

ایرانیان آزادیخواه!ه
روز پنجشنبه ٢٣ اردیبهشت روز اعتصاب عمومی در کردستان است. اعتصاب عمومی اقدامی است در اعتراض به اعدام فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان؛ برآمدی است انسانی در نشان دادن همدردی با خانواده این جانباختگان تا که بدانند همه با آنانند؛ فراخوانی است شایسته در اعتراض به رژیم اسلامی که بداند هر جنایت را با یکپارچه تر شدن اراده ملی مردم و اعتراض سراسری جامعه پاسخ خواهد گرفت؛ و تدبیری سنجیده برای ابراز همبستگی ملی در کردستان و اعلام هم سرنوشتی امر رهایی کردستان از ستم ملی و برقراری آزادی و دمکراسی در ایران.ه
ما امضاء کنندگان مشارکت خود در اعتراض و اعتصاب عمومی روز پنجشنبه در کردستان را اعلام می داریم و با نگاهی امیدوارانه باور داریم که این فراخوان با اقبال وسیع مردم کردستان مواجه خواهد شد. روز پنجشنبه در سراسر کردستان، اساتید و آموزگاران شریف، دانشجویان و دانش آموزان شرافتمند کرد به حرمت این پنج جانباخته از حضور در سر کلاس درس امتناع خواهند کرد، کارگران، کارکنان موسسات دولتی و خصوصی انساندوست در تاثر از این جنایت حکومتی اجازه نخواهند داد که کارها جریان عادی به خود بگیرند، بازاریان و کسبه متعهد به رعایت حقوق بشر به احترام این پنج فرزند به خون خفته خلق کرد از خرید و فروش باز خواهند ایستاد، و همگان دست در دست هم کردستان را درسکوت اعتراض به کرد کشی و ایرانی کشی و انسان کشی خواهد نشاند. این سکوت ملی، رسا ترین فریاد اعتراض ملی علیه حکومت زور و تبعیض است.ه

آزادیخواهان ایران!ه
در هر کجا که هستیم از این حرکت پشتیبانی کنیم. کردهای مقیم تهران و دیگر شهرهای خارج ازمنطقه کردستان را که به شکل مقتضی به همراهی با این اعتصاب عمومی برخواهند خواست همیار و همراه باشیم. در خارج از کشور و به طرق ممکن در اعتراضی موازی با این اعتراض ملی کرد، به این روز همبستگی ملی جنبه فرا ملی بدهیم. در این روز همدردی خود با مردم آزادیخواه و مبارز کردستان را که در عزای فرزندانش نشسته است به نمایش بگذاریم.ه
و کمترین کار هر ایرانی آزادیخواه در این روز این می‌تواند باشد که با خبردهی حضوری، و یا از طریق تلفن، فاکس، اس.ام.اس، ایمیل و نیز استفاده از شبکه های اینترنتی و رسانه های عمومی و خصوصی به گوش هر ایرانی برسانند که روز پنجشنبه ٢٣ اردیبهشت ماه روز همدردی با خانواده جانباختگان کرد، روز اعتراض به اعدام این پنج مقتول به دست جمهوری اسلامی و روز همبستگی ملی است. به این روز بپیوندیم. با این روز باشیم. در این روز، آینده همبسته‌ای از ایران فردا را به تماشا بگذاریم . ایرانی، رها از حاکمیت فقه بر آن؛ ایرانی، بری از تبعیض؛ و ایرانی آزاد و آزادی در ایران.ه

هیات اجرائیه راه کارگر
فراخوان برای اعتصاب عمومی در روز پنج شنبه در کردستان!ه

از همه مردم آزاده ایران می خواهیم که علیه اعدام ها بهر شکل ممکن و موثر اعتراض کنند!ه
ما از فراخوان دانشجویان ایران برای تجمعات اعتراضی علیه اعدام در روزهای چهارشنبه و پنج شنبه حمایت می کنیم!ه

اعدام جنایتکارانه فرزاد کمانگر،علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان در سحرگاه یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ که چهار تن آنها از فعالین خلق کرد می باشند و خطری که سایر فعالین کرد محکوم به اعدام را تهدید می کند ضرورت اقدامی موثر و یکپارچه را در اعتراض به اعدام ها و برای جلوگیری از اعدام سایر محکومین به اعدام، درکردستان و سراسر ایران را، می طلبد. ما به سهم خود و همراه با سازمان ها و احزاب کردستان ایران مردم کردستان را فرا می خوانیم که در اعتراض به اعدام های جنایتکارانه ای که قصد آن مرعوب ساختن خیزش ضداستبدادی مردم ایران در یکسال گذشته است ، در روز پنج شنبه ۲٣ اردیبهشت از طریق اعتصاب عمومی و سایر ابتکارات اعتراضی، مخالفت یک پارچه وکوبنده خود را با مجازات ضدبشری اعدام نشان دهند.ه
علاوه بر کردستان، که دادگاه های فرمایشی رژیم برای هجده نفر از فعالین حکم اعدام صادر کرده اند در بلوچستان نیز لااقل برای ۱۲ نفر از فعالین بلوچ حکم اعدام صادرشده است.در گذشته نه چندان دور چند گروه از جوانان خوزستان دردادگاه های فرمایشی فقها به اعدام محکوم شده و حکم اعدام درباره آنها به موقع اجراء در آمد. در ۲٣ تیر ماه ٨٨ سیزده تن از جوانان بلوچ در زندان مرکزی زاهدان به دار آویخته شدند، احسان فتاحیان به اتهام ارتباط با کومه له زحمتکشان کردستان محمدرضا زمانی و آرش رحمانی پور به جرم عضویت در انجمن پادشاهی و فصیح یاسمنی و خدایار رحمت زهی شهنواز نیز توسط دژخمیان جمهوری اسلامی به دار آویخته شدند. دستگاه مرگ رژیم جمهوری اسلامی هم اکنون در حال پرونده سازی برای اعدام تعدادی از فعالین کشورمان هستند که در جریان جنبش ضداستبدادی اخیر دستگیر شده اند. این درحالی است که بهائیان، یهودیان و فرقه های گوناگون مسیحی در ایران صرفا" به خاطر اعتقادات خود بارها و بارها ترور واعدام شده اند و هم اکنون نیز تحت پیگرد، دستگیری، شکنجه و در تهدید مرگ قرار دارند. اعدام های فله ای افغان های مقیم ایران که حدود سه هزار نفر از آنها در خطر اعدام قرار دارند و نیز اعدام های پیاپی کسانی که تحت عنوان قاچاقچی و... به دار آویخته می شوند، صفحات دیگر پرونده سیاه آدمکشی رژیم جمهوری اسلامی ایران است.ه
ما، همه مردم آزایخواه ایران را به اعتراض علیه اعدام ها وبرای نجات جان خواهران و برادرانمان در سراسر ایران فرا می خوانیم. نباید اجازه داد که رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی با استفاده از تمایزات ملی، مذهبی، عقیدتی و فرهنگی ،ما را نسبت به مجازات ضدبشری اعدام بی تفاوت سازد. این وظیفه یکایک ما آزایخواهان ایران است که به ویژه در تهران و همه مناطق فارس نشین با همه توش و توان خود علیه اعدام ها به اعتراض برخواسته و مشتی محکم بر پوزه استبداد بکوبیم.روز پنج شنبه فرصتی مناسب برای متجلی ساختن اعتراضات همبسته آزادی خواهان سراسر ایران است.ه
حمایت مادران شهدا و زندانیان سیاسی از فراخوان مادران اعدام شدگان روز یکشنبه برای تجمع اعتراضی، نمونه ای از این نوع همبستگی در پیکار مشترک علیه استبداد است.ه
ما همچنین از فراخوان دانشجویان دانشگاه های تهران برای تجمعات اعتراضی در روز چهارشنبه و پنج شنبه قویا" حمایت کرده و این ابتکارجنبش دانشجوئی را نیز، نمونه ای برجسته ای از مبارزه همبسته مردم ایران علیه اعدام و استبداد و خنثی ساختن ترفندهای رژیم استبدادی، می دانیم.ه
باید با همه قوا فریاد بر آوریم که مجازات اعدام مجازاتی ضدبشری است و باید فورا" و بدون قید و شرط علیه هر شهروند کشورمان به هر دلیل و بهانه، متوقف شود.ه


بیانیه مشترک ٣ سازمان و گروه دانشجویی و جوانان
حمایت از اعتصاب عمومی در کردستان

مردم آزادی خواه و ستم دیده ایران!ه
کارگران و زحمتکشان!ه
دانشجویان و معلمان!ه
اکنون زمان مقابله متحد با ماشین سرکوب سرمایه داری اسلامی است که فاشیستی ترین اقدامات ممکن را در دستور کار روزانه خود قرار داده است! هر روز اعدام، شکنجه، زندان، تبعید...هر روز کشتار مخالفین...هر روز جنایتی علیه بشریت...ه
حکومت فاشیستی حامی سرمایه با تمام جناح و دسته های خود در طول ٣۰ سال سرکوب و خفقان، نشان داده است که از انجام هیچ جنایتی ابا ندارد، و برای تضمین منافع، بقاء و تداوم سلطه مطلق خود، حتی یک قدم نیز عقب نمی نشیند؛ سرکوب گری افسارگسیخته حکومت در ماه های اخیر در قبال جنبش توده ای ضد دیکتاتوری مردم در خیابان ها به خوبی نشان گر این واقعیت است که این حکومت از ریختن خون های بسیار هراسی در دل و باکی از تکرار دهه سیاه و خونین ۶۰ و نسل کشی مخالفان خود ندارد.ه
امروز جنایت سازمان یافته اعدام در تپه های اوین و گرفتن جان مبارزان راه برابری و آزادی انسان ها، فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی، مهدی اسلامیان و علی حیدریان، دیروز احسان فتاحیان و بی شماران دیگر، و فردا صفی طویل از دیگر مبارزان و آزادی خواهان که در چنگال دژخیمان اسیرند، در شب گرفتارند و به صبحی سپید باور دارند...ه
تنها با مبارزه متحد و صف های به هم پیوسته مبارزات طبقه کارگر و زحمتکشان، زنان، دانشجویان، معلمان و همه نیروهای مبارز و پیشرو می توان علیه کشتار و جنایات مکرّری از این دست، و سرکوب گری سازمان یافته و لجام گسیخته سرمایه داریِ تا بن دندان مسلح ایستاد. اگر حلقه های زنجیره مبارزات به هم متصل نگردد و تار و پود نیروها و جنبش های اعتراضی مختلف به رهبری طبقه کارگر در هم تنیده نشود، هرگز نمی توان به این توحّش سرمایه دارانه پایان داد.ه
ما، به عنوان بخشی از جوانان و دانشجویانی که خود را در مبارزات آزادی خواهانه و عدالت جویانه مردم علیه فقر، خفقان، بی حقوقی مطلق و ... سهیم می دانیم، حمایت خود را از اعتصاب عمومی مردم کردستان در تاریخ ۲٣ اردیبهشت اعلام می کنیم و بر آنیم که به هیچ وجه نباید به اعتصاب و اعتراض در یک محدوده جغرافیایی مشخص اکتفا نمود و باید آن را به اعتراض و اعتصابی فراگیر تبدیل نمود؛ چرا که جنایت سازمان یافته اعدام، به ویژه اعدام زندانیان سیاسی فجیع ترین اقدامی است که می توان علیه بشریت مرتکب شد و مساله ای است که هیچ محدودیت جغرافیایی، قومیتی، جنسیتی را بر نمی تابد و ابدا نباید به هیچ جریان سیاسی خاصی محدود باشد.ه
ما با صدای بلند اعلام می داریم که از هرگونه فراخوان به اعتراض و اعتصاب عمومی در اعلام انزجار و نفرت نسبت به جنایت اخیر حکومت، در اعدام عزیزترین هم رزمان مان حمایت می کنیم. ما خود را با رنج و درد بازماندگانان آنان زنجیرشده می دانیم، ما با هر مبارزه ای علیه جنایت سازمان یافته اعدام ابراز هم بستگی می کنیم و همه کارگران را به اعتراض علیه اعدام هم طبقه ای هایشان فرا می خوانیم. ما همه دانشجویان و جوانان را به اعتراض علیه این جنایات به اشکال و طرق ممکن در دانشگاه های سراسر ایران فرا می خوانیم. ما معلمان را به عنوان زخم خورده جنایت اخیر، به تعطیلی کلاس ها و دست زدن به یک اعتصاب عمومی گسترده وظیفه مند می دانیم و به سهم خود، به این اعتصاب پیوسته و از آن پشتیبانی می نماییم.ه

دانشجویان سوسیالیست دانشگاه های ایران
اتحاد دانشجویان ضد فاشیست ایران
گروه گفتمان چپ


فراخوان کمیته مرکزی کومه له
متحد و یکپارچه به دفاع از فرزندان خود به پا خیزیم

مردم آزادیخواه و مبارزکردستان!ه
کارگران، جوانان، زنان و مردان آزادیخواه!ه
پنجشنبه ۲٣ اردیبهشت برابر با ۱٣ ماه مه میلادی، روز اعتراض به اعدام ۵ تن از فعالان سیاسی است، که در روز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ناجوانمردانه از جانب حکومت اوباشان به قتل رسیدند. این روز روز اعتراض به رژیم کشتار و جنایت جمهوری اسلامی است که کردستان را عرصه تاخت و تاز وحشیانه خود قرار داده است و با مردم این سرزمین به مثابه اسرای جنگی رفتار می کند که هرگاه بخواهد برای زهر چشم گرفتن و پراکندن تخم رعب و وحشت در میان آزادیخواهان ایران و بخصوص برای به سکوت کشاندن فریاد اعتراض مردم کرد، به بهانه های واهی عده ای را در برابر جوغه اعدام قرار می دهد یا بر سر چوبه دار می کند. پنجشنبه ۲٣ اردیبهشت را به روز گرامیداشت عزیزانی تبدیل کنیم که با خون خود بذر وحدت و یکپارچگی را در میان مردم ستمدیده پاشیده اند. این روز را به روز همبستگی و همدردی با خانواده این شهدا، به روز اعتراض به بی حقوقی مردم کرد تبدیل کنیم.ه
آنان که اکنون در تهران بر اریکه قدرت تکیه زده اند، با اعدام ۵ نفر انسان بیگناه نفرت و انزجار عمومی مردم کردستان و ایران را برای خود به ارمغان آورده اند. این نخستین بار نیست که حاکمان بر ایران بناحق خون فرزندان مردم کرد را وثیقه ادامه حیات و بقا حکومت خود می کنند، اما شاید نخستین بار باشد که جنایت رژیم در کردستان در چنین ابعادی خشم و انزجار وسیع مردم را در همه ایران علیه دارودسته حاکم برانگیخته باشد. اگر رژیم جمهوری اسلامی قصد دارد با اعدام فرزندان ما از دیگران زهر چشم بگیرد ما باید به همه نشان دهیم که یگانه راه نجات از کابوس سیاه استبداد دینی حاکم بر ایران مبارزه و ایستادگی در مقابل آن است.ه

مردم آزادیخواه ایران!ه
کردستان همیشه سنگر آزادیخواهی در ایران بوده است، این سرزمین در تمام طول این سه دهه مهد مبارزه علیه استبداد دینی و هواخواهی از دموکراسی بوده است. جای خود دارد که مردم کردستان و خانواده های داغدار این جانباختگان را در چنین روزهای سختی تنها نگذارید. جمهوری اسلامی همیشه ناقوس سرکوب وسیع و سرتاسری را در کردستان به صدا در آورده است. نباید به وی فرصت داد تا اینبار نیز موج دیگری از سرکوب و قتل عام را در ایران به راه بیاندازد. روز پنجشنبه در کنار مردم کردستان قرار بگیرید و علیه اعدام پنج تن از شهروندان ایران صدای اعتراض عمومی خود را همزمان با مردم کرد بلند کنید.ه
حزب کومه له کردستان ایران در هماهنگی با اکثریت نهادها و قشرهای جامعه و احزاب سیاسی پنجشنبه ۲٣ اردیبهشت را به روز اعتراض عمومی اعلام کرده و از همه می خواهد فعالانه و بهر شکل ممکن از جمله تعصیلی مراکز کار، ادارات و بازار و مدارس و دانشگاه ها، روشن کردن شمع بر در خانه ها و بر سر کوچه ها و... در این اعتراض عمومی شرکت کنند.ه
کمیته مرکزی حزب کومه له کردستان ایران
۲۱ اردیبهشت ۱٣٨۹ برابر با ۱۱ مه ۲۰۱۰



حزب دموکرات کردستان:ه
از فراخوان اعتصاب مردم کردستان در روز ۲٣ اردیبهشت ماه حمایت می کنیم

مردم مبارز و فداکار کردستان!ه
توده های داغدار و سوگوار!ه
جنایتی که جمهوری اسلامی در سپیده دم روز ۱۹ اردیبهشت ماه علیه فرزندان مبارزتان مرتکب شد، برای یک بار دیگر بر همگان عیان ساخت که این رژیم در برابر مطالبات مشروع مردم کردستان و در برابر فعالین مدنی و سیاسی کرد زبان دیگری جز سرکوب، کشتار و اعدام بلد نیست. جمهوری اسلامی که از دیرباز در جریان سرکوب جنبش آزادیخواهانه کردستان از هیچ نوع وحشیگری، سرکوب و اعمال خشونتی فروگذاری نکرده است، هم اکنون نیز در اوج بی شرمی و ددمنشی به جان زندانیان سیاسی و مدنی کرد یعنی بهترین فرزندان این ملت افتاده و تنها به اتهام مطالبه ابتدایی ترین حقوق و آزادیها برای ملت و هموطنانشان جان آنان را می گیرد.
اکنون وقت آن است که به حاکمان جمهوری اسلامی نشان داده شود که مردم کردستان نه تنها در برابر جنایات این رژیم و اعدام فرزندانشان ساکت نخواهند نشست بلکه به گونه ی قاطع و متحد به رهبران جنایت پیشه جمهوری اسلامی نشان میدهند داد که شهداء روز ۱۹ اردیبهشت ماه و تمامی فعالین سیاسی و مدنی محکوم به اعدام کرد فرزندان و پاره تن این مردم هستند چرا که آنان به سبب تلاش برای احقاق حقوق و مطالبات این مردم به چنین احکامی ناعالانه و غیر انسانی محکوم شده اند. بنابراین با اعدام هر کدام از این مبارزان، تنفر و انزجار مردم کرد از حاکمیت دو چندان خواهد گشت.
اکنون که از سوی شمار زیادی از سازمانها و تشکل های سیاسی و مدنی کردستان فراخوان اعتصاب عمومی در روز پنج شنبه ۲٣ اردیبهشت ماه داده شده است، حزب دمکرات کردستان حمایت خود را از این فراخوان اعلام می کند و از کلیه اقشار مردم شهرها و مناطق مختلف کردستان می خواهد که در این روز با اتحاد کامل در اعتصاب عمومی شرکت نمایند. از مردم کردستان، دعوت بعمل میآوریم که جهت محکوم نمودن اعدام فعالین سیاسی و مدنی در خانه های خود بمانند و از رفتن به محل کار خودداری نمایند. معلمان و دانش آموزان و دانشجویان با نرفتن به سر کلاس های در، بازاریان با تعطیلی و بستن مغازه ها به رهبران جمهوری اسلامی نشان دهند که مردم کردستان از این رژیم متنفر و از خون به ناحق ریخته شده فرزندانشان نخواهند گذشت.
درود بر روان پاک تازترین شهداء راه آزادی: فرزاد کمانگر، علی حیدریان، شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان.
مستحکم تر باد وحدت مبارزاتی مردم کردستان در روز ۲٣ اردیبهشت ماه،
حزب دمکرات کردستان - دفتر سیاسی


حمایت دانشجویان کرد از اعتصاب عمومی در کردستان

بیانیه ی اعتراضی جمعی از دانشجویان و فارغ التحصیلان کرد دانشگاههای سراسر ایران در محکومیت اعدام فرزاد کمانگر و چهار تن دیگر

اعدام و شکنجه در قرون وسطی روشی بود برای اثبات و حک قدرت پاپ و پادشاه در برابر مردم معترض و دگراندیشی که تن به استیلای حاکمیت خداییشان نمی دادند اما حاکمان هنگام اعدام و شکنجه از محکومان اعتراف به حقانیت حاکمان و طلب آمرزش می گرفتند. با گذشت زمان و در محور قرار گرفتن کرامت انسانی و حقوق بشر اعدام امری منسوخ و تقبیح شده است، ولی امروزه ناقوس مرگ کماکان نواخته می شود، بله اینجا ایران است سرزمینی که مردمانش به هم عشق می ورزند اما سایه شوم مرگ از جانب حاکمان بر سرشان سایه افکنده است، حاکمان سفاکی که در منطق، سیاست و دینشان روشی جز شکنجه و اعدام نمی شناسند.
متاسفانه صبح روز یکشنبه ۱۹/۲/۱٣٨۹ در تاریکخانه اشباح حکومت اسلامی ایران خبر اعدام پنج تن از فعالان سیاسی همه را بهت زده کرد، این بار نیز مثل همیشه کردها قربانی سیاستهای ننگین حاکمیت اسلامی شدند. این رژیم ارتجاعی و مرتجع پرور در آستانه ۲۲ خرداد سالرروز خیزش سراسری مردم ایران، در اقدامی شنیع و غیرانسانی پنج تن ازفعالان سیاسی به نام های فرزاد کمانگر،شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی، علی حیدری و مهدی اسلامی را به بهانه های واهی و اتهاماتی ساختگی به پای چوبه دار برد، حاکمان اسلامی مرتجعی که بر خلاف سلف قرون وسطایی شان موفق به گرفتن اعتراف، طلب آمرزش و حک قدرت بر تن محکومانشان نشدند و اینان چون مسیح در "جلجتا" به دار آویخته شدند و دم مسیحایی شان در کالبد ملت دمید. بی گمان ماهیت غیربشری حکومت اسلامی ایران برای مردم کردستان امری روشن و بدیهی بود. یقینا این پنج عزیز جانباخته با مرگ خود ماهیت ضد بشر و جنایتکارانه جمهوری اسلامی ایران را برای سراسر ایران نیز آشکارتر ساختند.
ما جمعی از دانشجویان و فارغ التحصیلان کرد دانشگاههای سراسر ایران با چشمی گریان و گلویی بغض گرفته اما با اراده پولادین "فرزادوار" ضمن ابراز همدردی و تسلیت به خانواده پنج عزیز ازدست رفته / جاوید و خانواده بزرگ ایرانیان آزاده و دمکراسی خواه، عهد میبندیم که یادشان را گرامی و مشعل آزادی خواهیشان را همیشه پرفروغ نگه داریم.
همچنین اعلام میداریم همراه با مردم سراسر ایران و خصوصا کردستان برای پاسداشت و ادای احترام به این عزیزان و در اعتراض به "حکومت اعدام اسلامی" در اعتصاب و عزای عمومی روز پنج شنبه ۲٣/۲/۱٣٨۹ شرکت مینمائیم.

دانشگاههای: تهران/ بهشتی/ علامه طباطبایی/ تربیت معلم / شهید رجایی/ امیرکبیر/ خواجه نصیر/ شریف/ آزاد تهران مرکز/ آزاد واحد شمال/ شیراز/ دانشگاه ساری/ فردوسی مشهد/ دانشگاه اصفهان/ کرمان/ زاهدان/ بوعلی همدان/ زنجان/ قزوین/ سنندج/ تبریز/ ارومیه / کرماشان/ ایلام/ مهاباد


بیانیه دانشجویان چپ و سوسیالیست شهر سنندج
در فراخوان به اعتصاب عمومی در کردستان!

مردم ستم دیده و همیشه مبارز کردستان!
بار دیگر ماشین جنایت و اعدام سرمایه داری اسلامی، دست پلید خویش را دراز کرد و تنی چند از زیبا ترین گل های این دشت خونین را چید. فرزندان شجاع و پاک باخته ای که در راه آرمان هایشان، در راه مبارزه با فقر، استثمار، خفقان، تیره روزی و بدبختی مردمان و در راه به وجود آوردن زندگی انسانی تر و بهتری برای همه جان خود را کف دست گرفتند و سر به تیغ جلّاد سپردند.
فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان ۵ تن از بهترین فرزندان این مردم بودند؛ فرزاد کمانگر، معلمی آزاده بود که شاگردانش را درس آزادگی، شهامت، انسان دوستی و لبخند می آموخت.
جرم او این بود و دژخیمان او را از همین رو بر سرِ دار کردند، غافل از این که تمام کودکان و دانش آموزان رنج دیده که نام فرزاد را شنیده باشند، خود هر کدام یک فرزاد کمانگر خواهند بود و راه آموزگار خود را در پیش خواهند گرفت و کردستان و سراسر ایرانِ خفقان زده، آبستن فرزندانی است که هرگز آموزگاران و پرچمداران راه آزادی و برابری انسان ها را از یاد نخواهند برد و مادران داغدیده کردستان که امروز باز در سوگ ۵ فرزند عزیز دیگر خود نشسته اند، قصه و ترانه مبارزات اینان را برای کودکان فردا خواهند سرود.

مردم ستم دیده و همیشه مبارزکردستان!
این اولین بار نیست که دست حکومت سرمایه داری اسلامی، به خون فرزندان ما آلوده شده است. چندی قبل احسان فتاحیان، سپس فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان و فردا نوبت به دیگر زندانیان سیاسی گروگان گرفته شده در زندان ها و سیاه چاله های مخوف این حکومت خواهد رسید که حکم اعدام در دست، امید به آینده ای روشن و آزادی دارند و قلبشان برای مردم محروم و زحمتکش می تپد. آزادی خواهان بسیاری نه فقط در کردستان که در زندان های سراسر ایران در چنگال دژخیمان اسیرند و از این رو، اعتراض و اعتصاب وسیع آحاد جامعه، کارگران، زنان، دانشجویان و معلمان، همه از کودک و جوان و پیر و اقشار مختلف مردم، نه فقط نشان دهنده خشم همه ما علیه این جنایت و دیگر کشتارهای این حکومت در طی سی سال خواهد بود بلکه هم چنین، عامل موثری برای جلوگیری از پیش روی این رژیم در اقدام به اعدام های لجام گسیخته، تکرار نسل کشی و کشتار وسیعی است که به دلیل ترس از موقعیت متزلزل خود اندیشه آن را در سر دارد و می کوشد با ایجاد ارعاب، تهدید، بسته کردن فضا و قتل عام مخالفین خود، موج اعتراضات و مبارزات آزادی خواهانه مردم در سراسر ایران را خاموش نماید و هرگونه فریادی را در گلو خفه نماید.

دانشجویان، معلمان، زنان و مردم انقلابی کردستان!
از این رو ما دانشجویان چپ و سوسیالیست سنندج همه مردم آزاده و مبارز کردستان را برای اعتصاب عمومی و یکپارچه فرا می خوانیم تا در روز پنجشنبه ۲٣ اردیبهشت متحدانه تر از همیشه علیه اعدام فرزاد کمانگر و ۴ زندانی سیاسی دیگر اعتراض و پاسخی قاطعانه به این رژیم دیکتاتور سرمایه داری و جنایتکار اسلامی دهیم. باید بدانیم تنها صفوف متحدانه توده های مردم علیه کلیه دم و دستگاه این حکومت جرم و جنایت، قدرت به شکست کشاندن سیل اعدام ها و انسان کشی ها را خواهد داشت. برای این مهم لازم است در روز پنجشنبه ۲٣ اردیبهشت شهرهای کردستان را به تعطیلی بکشانیم و نشان دهیم که این حکومت نمی تواند در غیاب و دور از چشم همگان عزیزان و هم طبقه ای هایمان را سلاخی و به جوخه مرگ بکشاند. لازم است صفوف و نیروی عظیم خود را بیش از هر زمانی محکم تر سازیم و سهم خود را در قبال لزوم اتحاد همه نیروهای هم طبقه ای و پیشرو علیه اعدام، سرکوب، زندان، شکنجه و ارعاب ادا نماییم.
از همه زحمتکشان و کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان و همه انسان های آزادی خواه در کردستان می خواهیم که ساکت ننشینند، علیه اعدام ها به مبارزه برخیزند، به این حرکت اعتراضی بپیوندند تا هم بستگی خود را با خانواده های جان باختگان نشان داده و نفرت، خشم و فریاد حق طلبانه مان را بهتر و بلند تر به گوش همه مردم ایران، جهان و گوش های کرِ حکومت فاشیستی اسلامی سرمایه که افسارگسیخته مبارزان را آماج کشتار و جنایت قر ار داده برسانیم.

به هر طریق ممکن از این اعتصاب عمومی پشتیبانی کنیم!

زنده باد صفوف متحد مردم علیه دیکتاتوری و جنایات سرمایه داری اسلامی!
زنده باد راه جان باختگان رسیدن به آزادی و برابری انسان ها!
زنده باد سوسیالیسم!
دانشجویان چپ و سوسیالیست سنندج


فراخوان جمعی از فعالین اجتماعی و کارگری شهر کامیاران در ارتباط با اعتصاب عمومی

مردم زحمتکش، کارگران، زنان و جوانان شریف و آزادیخواه کامیاران؛
روز پنجشنبه ۲٣ اردیبهشت همه با هم به اعتصاب عمومی بپیوندیم و از این پس نگذاریم که طناب جلادان اسلامی گردن جگر گوشه‌هایمان را بفشارد.!!!
سپیده دم روز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه ۱٣٨۹، ماشین سرکوب و اعدام، جان پنج تن دیگر از همنوعان ما را گرفت. زندان اوین، این قتلگاه مخوف رژیم جنایتکار اسلامی ایران، برگ ننگین دیگری را به تاریخ سیاه و مملو از جنایت های خود افزود.
اعدام فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی، مهدی اسلامیان موج وسیعی از اعتراض، انزجار و خشم مردم را در سراسر جهان بر افروخت. شهرهای کردستان همچون کامیاران، سنندج و سقز بلافاصله به جوش آمد و رژیم با مانور نظامی و گسترده حکومت نظامی اعلام نشده به طرزی هراسان کوشید از انفجار خشم مردم مبارز جلوگیری به عمل آورد.
سالهاست که تحت خفقان شدید حاکمیت این رژیم، انسانها به خاطر داشتن عقاید و آرمانهای خود سرکوب، زندان و شکنجه ، اعدام و کشته میشوند. رژیمی که موجودیت خود را به وسیله ماشین عریض و طویل دولت و نیروهای سرکوب خود نگه داشته است، امروز و در شرایطی که موجی وسیع از خشم و انزجار وسعت جامعه ایران را فرا گرفته و مردم مبارز و آزادیخواه ایران از هر طریقی برای به زیر کشیدن آن از تلاش باز نمی ایستند، این رژیم خونخوار با توسل به اعدام و سرکوب بی وقفه خود سعی در تشدید فضای رعب و وحشت در میان مردم ایران و کردستان است تا شاید بتواند اندکی به عمر نگنین خود بیفزاید.

مردم شریف و مبارز کامیاران؛
اینک وقت آن رسیده است که یکپارچه و متحد به اعدام و جنایتهای این رژیم پاسخی قاطعانه داد. پاسخ فوری و عاجلی که اکنون لازم است به میدان آوردن نیروی عظیم و گسترده ای از توده های مردم به جان آمده از این حاکمیت سیاه است. موثر ترین راهی که بتواند این رژیم جنایتکار را به عقب راند همبستگی وسیع توده های مردم زحمتکش است. از این رو ما به سهم خود از همه مردم کامیاران میخواهیم با حرکتی متحدانه و یکپارچه در روز پنجشنبه ۲٣ اردیبهشت به اعتصاب عمومی در کردستان بپویندیم. در این روز مغازه و بازارها همه بسته شوند. معلمان و دانش آموزان از رفتن به کلاسهای درس خودداری نمایند، کارگران در این روز به سر کار نروند و دست از کار بکشند، کارمندان اداره ها، همه و همه دست در دستان همدیگر و با صفوفی در هم تنیده این روز را به روز مقاومت و مبارزه علیه جنایتهای رژیم اسلامی تبدیل نماییم. ما در این فرخوان از همه ساکنین زحمتکش روستاهای کامیاران میخواهیم که در روز پنجشنبه ۲٣ اردیبشهت از سفر به شهر خود داری نموده و در ادامه تاریخ مبارزاتی پرافتخارشان، این روز را هم به برگ زرینی از مبارزه و مقاومت خود علیه بی حقوقیهای که این رژیم به بار آورده، تبدیل نمائید و با همبستگی قاطعانه خود این جنایات را محکوم کنید.
فرزاد کمانگر این معلم عزیزمان، این ستاره پرشوق بر آسمان ذهن لطیف بچه هایمان که به خاطر دفاع از عقاید و آرمانش به جوخه اعدام سپرده شد، اینک نباید بگذاریم که طناب جلادان اسلامی گردن جگر گوشه‌هایمان را بفشارد.
ما مردم باید بدانیم که تا زمانی که در برای این جنایتها ساکت بنشینیم آرامش را از زندگی ما خواهند ربود. اکنون وقتش رسیده است که باید این ما باشیم تا خواب کشتار عزیزانمان را از چشمان این جانیان انسان برباییم. و نگذاریم هم طبقه ایها، فرزندان و عزیزان ما را به قیمت ادامه کشتار انسانها و ادامه حیات خود، اعدام کنند. ما مردم کامیاران نباید بگذاریم رژیم با فشار بر خانواده این زندانیان اعدام شده، از اعتراض به این وحشیگیری منع نمایند. این ما هستیم که باید به هر طریق ممکن با همدردی با خانواده های این عزیزان پشتیبان همیشگی‌شان باشیم. فرزاد کمانگر این آموزگار جسور و دلسوز بچه های ما چراغ راه آینده ما برای مبارزه علیه هر نوع جنایت انسان کشی خواهد بود. بگذار حاکمیت نگنین رژیم فریاد رسای شما مردم آزادیخواه کامیاران را هر چه قاطعتر در این اعتصاب عمومی بشنود. دفاع از فرزاد کمانگر و زندانی سیاسی اعدام شده دفاع از آزادی و حق حیات انسان هاست.

مردم زحمتکش و آزادیخواه کامیاران؛
به هر شکل و شیوه ای که ممکن است از اعتصاب عمومی مردم کردستان در روز پنجشنبه ۲٣ اردیبهشت ماه در اعتراض به اعدام "فرزاد کمانگر" و دیگر زندانیان سیاسی پشتیبانی کنید. و در این روز شهر کامیاران را به تعطیلی کامل بکشانیم.

جمعی از فعالین اجتماعی و کارگری شهرستان کامیاران


اتحاد بین المللی
حمایت از اعتصاب عمومی ۲۳ اردیبهشت ماه در کردستان

سرکوب و گروگان گیری از فعالین جنبش های کارگری، زنان، دانشجویی و حقوق انسانی بخشی تفکیک ناپذیر از حیات رژیم جمهوری اسلامی بوده است. تعداد زیادی از فعالین این جنبش های اعتراضی به جرم دفاع از ابتدایی ترین حقوق برسمیت شناخته شده انسانی در سطح بین المللی با اتهاماتی از جمله "اقدام علیه امنیت ملی" و "تبلیغ علیه نظام" سالهاست که در شرایط قرون وسطایی و غیرانسانی در زندان بسر میبرند. در روزهای اخیر بویژه در حول و حوش اول ماه مه بر حجم این سرکوبها و گروگان گیریها افزوده شده است. بسیاری از فعالین از بیم جان به زندگی نیمه مخفی روی آورده اند. اما رژیم به این حد از تعرض نیز بسنده نکرده است. کشتار گروگانها را آغاز کرده است. ۱۹ اردیبهشت پنج نفر از این زندانیان سیاسی، فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان اعدام شدند.
اگر جمهوری اسلامی با تعرضی وسیع و اجتماعی در داخل و خارج از کشور روبرو نشود سرنوشت این پنج فعال سیاسی جان باخته سرنوشت تعداد بیشتری از شریفترین انسانهای جامعه خواهد بود. باید صف مقابله با جمهوری اسلامی را با تمام توان خویش تقویت کنیم.
اتحاد بین المللی بار دیگر اعتراض و انزجار شدید خود علیه زندان و اعدام و بطور مشخص اعدام معلم زندانی فرزاد کمانگر و چهار زندانی سیاسی فوق را اعلام میکند. ما به سهم خود در تقویت حرکتهای اعتراضی توسط نیروهای مترقی در این ارتباط خواهیم کوشید. با توجه به فراخوان کمیته مرکزی کومله، سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، به اعتصاب عمومی روز پنج شنبه ٢٣ اردیبهشت در کردستان، ما حمایت خود را از این اعتراض و اعتصاب عمومی اعلام می نماییم. ما با تمام توان خود از حق اعتراض و اعتصاب همه کارگران و مردم ستمدیده در کردستان دفاع خواهیم کرد و از هم طبقه ای های خود و همه مردم آزادیخواه و برابری طلب در اقصی نقاط ایران و جهان درخواست میکنیم که به هر طریق که میتوانند به تقویت این اعتراض و اعتصاب عمومی یاری رسانند.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

Thursday, April 01, 2010


به‌ ‌ یاد رفیق و خواهر مبارزم گلریز قبادی
.
گلرخ قبادی

گلریز سال ۱٣٣۰ در یک خانواده‌ متوسط شهر سنندج چشم به جهان گشود. از همان اوایل نوجوانی علاقمندی خود را به‌ مطالعه‌ نشان داد. کم کم توجه‌اش به‌مسائل اجتماعی و سیاسی جلب شد و نسبت به‌ نابرابری های جامعه‌ حساسیت نشان می داد. این امر در نوشته‌ هایی بصورت قطعات ادبی بخوبی نمایان می شد.ه
در سالهای ۱٣۴٨ - ۱٣۴۷همراه‌ با خانواده‌ به‌ کرمانشاه‌ منتقل شده‌ و به‌ادامه‌ تحصیل پرداخت. در آنجا با گروهی از مبارزین که‌ در میان آنها افرادی نویسنده‌ و شاعر هم دیده‌ میشدآشنا شد.‌ در جلساتی مخفی با هم فقط به‌ بحث و مطالعه‌ می پرداختند. اما بزودی متوجه‌ شد که‌ این نظرات و شیوه‌ کار با روحیه‌ مبارزاتی او هم خوانی ندارد زیرا او به‌ فعالیت عملی و ارتباط با توده‌ های مردم عقیده‌ داشت.ه
بعد از‌ اتمام دوره‌ دانشسرای راهنمایی تربیت دبیری به‌ سنندج باز گشت و در مدارس راهنمایی این شهر به‌ تدریس پرداخت. با بر قراری رابطه‌ نزدیک با دانش آموزان و خانواده‌هایشان به‌ محرومیت ها و نابرابری های اجتماعی بیشتر ‌پی برد. به‌ منظور ارتباط نزدیک با دانش آموزان محروم و تهیدست و کمک به‌ آنها در یکی از محلات فقیرنشین اتاقی اجاره‌ کرده‌ و در میان مردم زندگی می کرد. این تصمیم انقلابی در دورانی که‌ گلریز زندگی می کرد و با وجود فرهنگ مردسالارانه‌ در جامعه‌ کردستان کاری بس دشوار و سنت شکنانه‌ بود، ولی‌ او با مقاومت و مبارزه‌ شجاعانه‌ خود، چه‌ در خانواده‌ و چه‌ در عرصه‌ جامعه‌ این سدها را شکست.ه
خانه‌ ساده‌ و بی آلایش او محلی برای گرد آمدن خانواده‌ها و فرزندانشان شد. از این طریق نیازهای آنها را درک می کرد و به‌ شیوه‌ های گوناگون مادی و معنوی به‌ آنها کمک می کرد. دلسوزی واحساس مسئولیت نسبت به‌ مردم و بچه‌ ها و تلاش شبانه‌ روزی برای کمک به‌ دانش آموزان فقیر و محروم سبب شد او به‌ چهره‌ای محبوب و قابل اعتماد در میان مردم تبدیل شود. هر چه‌ بیشتر‌ با زندگی مردم آشنا می شد و نابرابری های جامعه‌ را از نزدیک لمس می کرد با عزمی راسخ برای دست یافتن به‌ جامعه‌ای بدور از ظلم و بی عدالتی مبارزه‌ می کرد.ه
گلریز زنی مستقل و آزاده‌ بود و با اعتماد به‌ نفس عمل می کرد. او با اراده‌ای مصمم موانع رسیدن به‌ اهداف و آرزوهایش که‌ چیزی جز آزادی و سعادت انسانها نبود را از سر راه‌ بر می داشت.ه
درحدود سالهای ۱٣۵۰ با محفلی از رفقای کومله‌ آشنا و در همین رابطه‌ و در ارتباط منظم با این محفل با ایدئولوژی مارکسیسم لنینیسم آشنایی بیشتری پیدا کرد. از آن پس فعالیت خود را بر اساس مشی توده‌ای برای رشد آگاهی کارگران و زحمتکشان در ارتباط نزدیک با آنها ادامه‌ داد. در همین رابطه‌ با خانواده‌ های کارگری بیشتری آشنا شده‌ و برای بوجود آوردن رابطه‌ای نزدیکتر با آنها و مخصوصا" زنان، تصمیم گرفت عرصه‌ فعالیت خود را به روستاها منتقل کند. در این رابطه‌ در روستاهای آسمان دره‌ وکریان (از توابع سنندج) و کانی میران (مریوان) و چندین روستای دیگر به‌ شغل معلمی ادامه‌ داد. در جریان کار و زندگی برای رشد آگاهی خود و مردم تلاش می کرد. او روزها را در مدرسه‌ با بچه‌ ها برای امر یادگیری آنها نهایت تلاش را به‌ خرج می داد و شب ها را با خانواده‌های آن ها میگذراند. در کارها و مشکلات مردم مخصوصا" زنان شرکت می کرد. در شادی و غمشان شریک بود. مردم این مناطق خاطرات و دلسوزی ها و احساس مسئولیت های گلریز را نسبت بخود از یاد نبرده‌اند.ه
در حدود سالهای ۱٣۵۵_۵۶ بود ‌که‌ عده‌ای از رفقای این محفل (کومه‌له‌) تصمیم گرفتند شیوه‌ مبارزه‌ را تغییر داده و در رابطه‌ مستقیم با کارگران و زحمتکشان قرار گیرند. در پی این تصمیم گلریز به‌ تهران سفر کرد و در کارخانه‌ قرقره‌ زیبا به‌ کارگری پرداخت. زندگی با کارگران و مبارزه‌ در عرصه‌ای دیگر برای او پراز تجربیات گرانبها بود.ه
با شروع تظاهرات ها و اعتراضات مردم، گلریز به‌ کردستان برگشت و در این عرصه‌ شروع به‌ فعالیت کرد. در پخش اعلامیه‌ ها و شبنامه‌ها در شرایط پلیسی و حکومت نظامی این دوران فعالانه‌ شرکت کرد. علاوه‌ بر شرکت در‌ تظاهراتها، تحصن ها، تبلیغ و ترویج، در خواندن و پخش اعلامیه‌ های کومله‌ در تحصن ها و تظاهرات ها کوشش‌ می کرد. در جریان نوروز خونین سنندج بطور خستگی ناپذیر در عرصه‌ های گوناگون مانند بیمارستان ها و کمک رسانی به‌ مردم فعالانه‌ تلاش کرد. همزمان سعی کرد با دوستان و رفقای بیشتری از مبارزین شهر آشنا شود و با تشکل های گوناگون ارتباط برقرار کند. در این رابطه‌ با تعدادی دیگر از زنان مبارز تصمیم به‌ تشکیل شورای زنان گرفتند. با تلاش و کوشش فراوان این فعالین، نخستین گام های این شورا برداشته‌ شد، که‌ گلریز همراه‌ با دو‌ نفر دیگر از رفقای شورا به‌ نام های فریده‌ زکریایی و فایزه‌ قطبی تصمیم گرفتند به‌ کمک مردم جنگ زده‌ ترکمن صحرا بشتابند. بدین ترتیب آنها به‌ گروه‌ بزرگتری از مبارزین که‌ در میان آنها چند نفر دکتر و پرستار حضور داشتند، پیوستند. عصرروز نهم‌ فروردین ۱٣۵٨ این گروه‌ امدادگر به‌ طرف ترکمن صحرا حرکت کرده‌ و در مسیر راه‌ قبل از رسیدن به‌ مقصد دراثر تصادف ماشین او همراه‌ با هشت نفر دیگر از رفقای این گروه‌‌ جان باختند.ه
مرگ نا به‌ هنگام این عزیزان شهر سنندج را در یک ماتم عمومی فرو برد و خانواده‌ها ومادران و پدرانشان را برای همیشه‌ داغدار کرد.ه
این عزیزان عبارت بودند ازفریده‌ زکریائی، جمیل زکریائی، فایزه‌ قطبی، گلریز قبادی، اسماعیل علی پناه، رئوف
کمانگر، دکتر اسعد ورزیری، جمیل سجادی، دکتر فتح الله‌ لطف الله‌نژادیان.ه

یادشان گرامی با د و نامشان جاودان.ه
gole@home.se

Saturday, March 27, 2010

Baray khandan be inja klick bekonid.


استاد نازجان نیازی، پدر فرش
.
ترکمن ایران دار فانی را وداع گفت
.

استاد نياز محمد نيازي، فرزند اراز محمد در سال 11/1/1303 در گميشان متولد شد و از سال 1355 در گنبد ساكن شد و 50 سال از عمر با بركت خود را به‌اتفاق همسر و فرزندان خود، در رشته هنري فرش صرف نمود و طي اين سال‌ها، ضمن احياء حدود 800 نوع از نقوش فرش‌هاي تاريخي و گذشته تركمن، با آثار گرانبهاي خود در بيش از 50 نمايشگاه داخلي و بين المللي شركت كرده است و به‌پاس قدرداني از اين همه خدمات وي چندي پيش انجمن شعر و ادب تركمني ميراث گنبد، در همايش باشكوه خود، از سه شخصيت‌ بر جسته تركمن، قدراني نمود، كه يكي از آنان استاد نيازي بود.1